وبلاگ شخصی مهدی رضایی وادقانی

دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند . یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمی دانست .هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت ، آن را در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند ، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد....

ماهیگیر با تجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار متعجب بود . لذا پس از مدتی از او پرسید :- چرا ماهی های به این بزرگی را به دریا پرت می کنی ؟مرد جواب داد : آخر تابه من کوچک است!


کوزه چشم حریصان پر نشد ... تا صدف قانع نشد پر در نشد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ شهریور ۹۵ ، ۰۳:۳۶
مهدی رضایی

این چشم ها برای نور مهتاب یا نور ستارگان کویر،
برای دیدن رنگ زرد گل آفتابگردان،
برای خیره شدن به جاریِ آب شاید
اما برای ساعت پشت ساعت، روز پشت روز،
شب پشت شب خیره ماندن به نور مهتابی مانیتورها آفریده نشده اند …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ تیر ۹۵ ، ۱۶:۵۷
مهدی رضایی
پروژه  درس آز مدار منطقی،طراحی شمارش 2-4-8  /سنکرون / سون سگمنت / فلیپ فلاپjk /ترتیبی شمارش/پالس کنترلی555 /فرمت pdsp

دانلود

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ خرداد ۹۵ ، ۱۶:۱۵
مهدی رضایی

روزی انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.چون روزی چند بر این حال بود،کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند. آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!


گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.

گفتند:...

آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید

گفت:آری جزئ نخست اعتماد بر خدای است ،عزوجل،دوم آنچه مقدر است بودنی است،سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد چون این سخنان به کسری رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۵ ، ۲۲:۱۹
مهدی رضایی

چند روز قبل از عید رفتم تو یه اداره دیدم یه نفر داره با سر وصدا از در

ساختمون میاد بیرون و با مدیر اون اداره بر سر استخدام دعوا میکنه و ظاهرا

حقش پایمال شده بود که حرفهای اون جوون شد دست مایه ی این شعر..

می زنم خود را به نافهمی، ولی خر نیستم !

مشکل من ذاتیست و زودباور نیستم!!

پول و پارتی داشت یارو،ما سیاهی لشگریم؟!

گرچه بی دینم ولی قدر تو کافر نیستم!!

برگه هایم را بیاور امتحانم را ببین

مردک الدنگ من برگ چغندر نیستم!!

تاکه زورت می رسد ازما سواری میکشی؟!

من به زیرت می کشم شیرسماور نیستم!!

رتبه ی من رارساندی آخرین فردی که بود؟!!

خر تویی و جد وآبادت من آخر نیستم!!


از وبلاگ سرور گرامی آقای محمد نوری زاده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۰۹
مهدی رضایی

حکیمی بود که پسرش از آب و گل درآمده بود و درسی خوانده بود و جناب حکیم‌باشی برای اینکه فوت و فن طبابت را به او یاد بدهد او را همراه خودش به عیادت مریض‌هایش می‌برد. یک روز که جناب حکیم‌باشی بالای سر یکی از بیمارها رفت پسرش دید حال مریض از طبابت بابا بدتر شده و تب او بالا رفته و بستگان مریض هم خیلی پریشان هستند اما بابا خودش را از تنگ و تا ننداخته و مشغول و رفتن به مریض است.

البته پسر حکیم که جوان بود و بی‌تجربه حساب دستش نبود و نمی‌فهمید قضیه از چه قرار است و باباش چه خواهد کرد؟ اما حکیم‌باشی کارکشته که بارها توی این تنگناها گیر کرده بود تکلیف خودشو خوب می‌دونست با طول و تفصیل و آب و تاب مریض را معاینه کرد و موقع معاینه کردن هم لفتش داد و بعد از معاینه اخم‌هاشو تو هم کرد و با اوقات تلخی و تغیر گفت: «مگه من نگفتم مواظبش باشید و نگذارید ناپرهیزی کنه؟»

دور و بری های مریض که منتظر چنین حرفی نبودند جا خوردند و هاج و واج به هم نگاه کردند و از میان آنها یکیشون با من و من گفت: «نه خیر ناپرهیزی نکرده، نگذاشتیم ناپرهیزی کنه» اما حکیم‌باشی با خاطرجمعی فراوان خیلی قرص و محکم جواب داد: «نه خیر، حتماً ناپرهیزی کرده اگر ناپرهیزی نکرده بود با آن نسخه من تا حالا هم تبش بریده بود، هم حالش خوب شده بود»

توپ و تشر حکیم‌باشی کار خودش را کرد و یکی از کسان بیمار با لحنی که پشیمانی و عذرخواهی ازش می‌بارید گفت: «تقصیر از ما شد که روبه‌روی او خربزه پاره کردیم. او هم چشمش که دید دلش خواست، دیدیم مریضه گناه داره، ما هم یک قاشق نازک بئش دادیم».

پسر حکیم وقتی که دید همه با تعجب و تحسین به باباش نگاه می‌کنند با غرور فراوان سراپای پدرشو ورانداز کرد و باطناً خیلی خوشحال شد که همچی پدری داره… اما از وقتی که همراه پدرش به عیادت مریض می‌رفت گرچه خیلی شگردها ازش دیده بود ولی این یک چشمه را دفعه اول بود که می‌دید.

وقتی بابا و بچه برگشتند خونه، پسر حکیم‌باشی با اصرار و سماجت از باباش خواست تا این راز مگو را بهش بگه. حکیم‌باشی هم بادی به بروت انداخت و گفت: «بچه‌جون انقده که میگم هرو می‌ریم عیادت مریض حواست را جمع کن برای همینه.

مگه ندیدی وقتی که داشتیم می‌رفتیم تو خونه سطل زباله‌شون پر بود از پوست خربوزه و پوست انار، هر وقت نسخه دادی و حال مریض خوب نشد به دور و بر رختخوابش، به این ور و آن ور اتاق و حیاط نگاه کن. اگه یه دونه اناری یا یه تکه پوست خربوزه افتاده بود بدان که از اون به مریض هم دادند. هوش به خرج بده و به هوش خودت بگو مریض نا پرهیزی کرده».

مدتی از این مقدمه گذشت و یک روز حکیم ‌باشی زکام سخت شد و ده روزی توی خونه افتاد و حکیم ‌باشی به این خیال که پسرش هم فوت و فن کار را یاد بگیره هم مریض‌هاش به سراغ حکیم دیگری نروند او را سر مریض فرستاد و تو محکمه نشوند.

از قضا یک روز اومدند دنبالش و بردنش به عیادت یک مریض، او هم نسخه داد و اومد. پس فرداش که دوباره به عیارت مریض رفت ناخوش حالش بدتر شده بود پسر هم تمام آن ادا اطوارهای بابا را درآورد و آخر سر بادی به گلو انداخت و گفت: «نگفتم نگذارید ناپرهیزی کنه؟» یکی از بستگان ناخوش جواب داد: «ابداً… اصلاً… ما دست از پا خطا نکرده‌ایم، شما هرچی گفته‌اید ما همون‌ها رو موبه‌مو انجام دادیم»

پسر حکیم‌باشی با اوقات تلخی و بد لعابی ناشیونه فریاد زد: «نه خیز ناپرهیزی کرده… حتماً ناپرهیزی کرده نه خیر همینه که میگم». خوشمزه اینکه هرچه بستگان بیمار بیشتر انکار می‌کردند پسر حکیم‌باشی اصرارش بیشتر می‌شد و از حرفش برنمی‌گشت به‌طوری که سماجت و پافشاری او دور و بری‌های مریض را عاجز و ذله کرده بود. عاقبت هم دنباله اصرارش به اینجا رسید که فریاد زد: «نخیر ناپرهیزی کرده و خر خورده!… نخیر ناپرهیزی کرده و خر خورده که اینجوری حالش بد شده» همین که پسر حکیم‌باشی گفت خر خورده که اینجوری حالش بد شده طاقت جمعیت طاق شد و بی‌اختیار زدند زیر خنده و آقازاده از خجالت غرق عرق شد و مثل گربه کتک خورده غیبش زد.

حکیم‌باشی وقتی فهمید آقازاده چه دسته گلی به آب داده دوبامبی زد توی سرش و پرسید: «از کجا به فکر خر خوری مریض افتادی!؟» بیچاره خنگ بیهوش گفت: «وقتی از تو حیاط رد شدم دیدم یه پالون خر کنج حیاط گذاشته‌اند. خیال کردم خر خورده…!!»
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ تیر ۹۴ ، ۱۳:۲۳
مهدی رضایی

دریافت
حجم: 2.07 مگابایت
توضیحات: http://mahdirezaee.blog.ir/

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ خرداد ۹۴ ، ۰۸:۵۴
مهدی رضایی

http://media.isna.ir/content/1423461347255_8.jpg/4محققان چینی موفق به تولید پوسته تخم‌مرغ شفاف شده‌اند که به آن‌ها اجازه مشاهده رشد جنین زنده را در درون تخم می‌دهد. به گزارش سرویس علمی ایسنا، فناوری‌های روی تراشه در سال‌های اخیر برای ارزان و ساده‌تر کردن تحقیقات علمی توسعه یافته‌اند؛ ایده آن‌ها، استفاده از سلول‌های بنیادی برای ساخت نسخه‌های مشابه مینیاتوری از اندام واقعی انسان به منظور مشاهده واکنش آن‌ها در برابر دارو‌ها و درمان‌ها بوده است. دانشمندان دپارتمان مهندسی پزشکی زیستی در دانشگاه چینگوا در پکن یک تخم مرغ روی تراشه تولید کرده‌اند که از لایه شفاف پلی‌دی‌متیل‌سیلوکسان(PDMS) ساخته شده است؛ این ماده بطور گسترده در پلیمر آلی مبتنی بر سیلیکون مورد استفاده است. پوسته تخم‌مرغ مصنوعی نرم بوده و شبیه ظاهر یک تخم‌مرغ واقعی است. این پوسته شفاف به ارائه دیدگاه دقیقی از داخل تخم‌مرغ پرداخته تا بتوانند چگونگی حیات، رشد و توسعه یک موجود زنده را در مراحل اولیه حیات مشاهده کرده،‌بدون اینکه در روند آن اختلال ایجاد کنند. محققان تاکنون توانسته‌اند جنین مرغ را تنها برای 17 روز در این پوسته مصنوعی کشت کنند که تنها سه روز با بیرون آمدن آن‌ها از تخم فاصله داشته است. آن‌ها اکنون امیدوارند بتوانند به عنوان یکی از کاربری‌های دستاورد خود، خون و سایر مایعات آلی را برای تشخیص زودهنگام به داخل تخم تزریق کرده یا انواع ژنهای نادر را در داخل آن کشت کنند. ممکن است تولید یک خانه جنین مصنوعی در ابتدا نامطبوع بنظر برسد، اما دانشمندان بر این پژوهش‌ها برای درک بهتر فرآیندهای زیستی اساسی مانند رشد سیستم‌های عصبی مرکزی و محیطی تکیه دارند. با این روش، آن‌ها حداقل نیازی به سوراخ کردن کنار یک تخم‌مرغ برای مشاهده درون آن نخواهند بود. نتایج این پژوهش در مجله Science China Technological Sciences منتشر شده است.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ بهمن ۹۳ ، ۱۳:۵۸
مهدی رضایی

http://www.worldit.ir/wp-content/uploads/2014/06/url3.jpegدیروز صدها میلیون نفر در سراسر جهان نتوانستند برای مدت یک ساعت از فیسبوک و اینستاگرام استفاده کنند. هکرهای گروه «آنلاین مارمولک» مسئولیت این توقف یک ساعته را که حدود 9:30 صبح امروز به وقت ایران رخ داد، به عهده گرفتند؛ اما فیسبوک می‌گوید که این تنها یک اختلال فنی بوده است. به گزارش دیلی‌میل هر دو این سایت‌ها با داشتن یک میلیارد و نیم کاربر، پیامی مبنی‌بر اختلال فنی را به مدت یک ساعت روی سایت‌هایشان نشان دادند. فیسبوک که مالکیت اینستاگرام را نیز دارد، هرگونه هک شدن را رد و اعلام کرده است که سیستم پیکربندی این دو سایت به علت اعمال تغییرات دچار مشکل شده است. برخی سایت‌ها نیز اعلام کرده بودند توفان برفی در سواحل شرق آمریکا ممکن است سبب این اختلال شده باشد. سخنگوی فیسبوک دیروز اعلام کرد بسیاری افراد در دسترسی به فیسبوک و اینستاگرام دچار مشکل شده‌اند، اما این مشکل را حمله شخص یا گروه ثالثی به‌ وجود نیاورده بلکه بعد از تغییرات جدیدی پیش آمد که ما در پیکربندی سیستم‌هایمان اعمال کردیم. گروه مارمولک، گروهی از هکرها هستند که باعث اخلال در جهان آنلاین می‌شوند. این گروه پیش از این نیز در حمله به شبکه پلی‌استیشن سونی و ایکس‌باکس مایکروسافت در ماه گذشته دست داشتند. دیروز این گروه در توییتر خود هک شدن این سایت‌ها را اعلام کرده و مسئولیت آن را به عهده گرفته بودند. این گروه ادعا کرده بود که وب‌سایت شرکت هواپیمایی مالزی را هدف قرار داده و این پیام را که «404 - هواپیما یافت نشد» روی سایت به نمایش درآورده است. علاوه‌بر این کاربرانی که از این سایت بازدید کرده بودند شاهد بودند این گروه سایبری در کنار عکس مارمولک نام گروه سایبری «خلافت» مرتبط با گروه‌های تروریستی داعش را نیز آورده‌اند. به گفته گاردین در مالزی نگرانی‌های شدیدی در مورد فریب خوردن شهروندان این کشور توسط گروهک تروریستی داعش وجود دارد. به‌طوری که هفته گذشته ۱۲۰ مظنون بازداشت شدند که قصد داشتند به نقاط تحت تصرف داعش در سوریه و عراق سفر کنند. و به نظر می‌رسد این اقدام نوعی عمل تلافی‌جویانه در قبال این ماجراست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ بهمن ۹۳ ، ۱۷:۲۵
مهدی رضایی

http://media.isna.ir/content/1416918957905_14.jpg/4به تازگی یک شرکت ژاپنی از طرح‌هایی برای ایجاد شهرهای شناور رونمایی کرده که بر روی هر دوی سطح و زیر آب قرار می‌گیرند.به گزارش سرویس علمی ایسنا، انسان‌ها بر روی زمین بیابان‌ها، جنگل‌ها، کوه‌ها و بسیاری از جاهای دیگر را به استعمار خود در آورده‌اند اما هنوز فراوان‌ترین جای زمین یعنی اقیانوس‌ها از قبضه آن‌ها خارج است. اقیانوس‌ها 71 درصد سطح زمین را پوشانده‌اند.

 با استفاده از چند فناوری‌های پیشرفته، ساختمانهای کروی ژاپنی‌ها می‌توانند مامن 5000 نفر باشد و همچنین برای تحقیقات بر روی بستر دریا به کار روند. این مفاهیم آینده‌گرانه توسط «شرکت شیمیزو» در توکیو و با همکاری دانشگاه توکیو و «آژانس علم و فناوری دریایی-زمین ژاپن» (Jamstec) ارائه شده‌اند.هر یک از این کره‌های بزرگ بر روی سطح دریا شناور می‌شوند و می‌توانند در آب‌و‌هوای نامطلوب زیر آب بروند و به مرکز سازه مارپیچی عظیمی وارد شوند که در اعماق چهار کیلومتری قرار دارد. این سازه مارپیچی، جاده‌ای 15 کیلومتری را به ساختمانی در بستر اقیانوس متصل می‌کند که به عنوان کارخانه توسعه منابع و جمع‌آوری فلزات نایاب به کار خواهد رفت.

 طرح‌های ارائه‌شده شامل چندین کره بزرگ موسوم به «مارپیچ‌های اقیانوسی» (Ocean Spirals) هستند که بر روی اقیانوسی قرار می‌گیرند. این سازه‌ها می‌توانند از وضعیت های حوادث طبیعی مانند زلزله جان به در برند.

شرکت شیمیزو مدعی است میکرو ارگانیسم‌هایی موسوم به methanogens را می‌توان برای تبدیل دی‌اکسید‌کربن شکارشده در سطح به متان به کار برد. همچنین می‌توان تفاوت بزرگ در دماها و فشارهای آب بین فراز و عمق اقیانوس را برای تولید برق به کار برد.بهای ساخت هر «مارپیچ اقیانوسی» 25 میلیارد دلار اعلام شده د و در صورت شروع ساخت‌و‌ساز، نخستین مارپیچ را می‌توان تا سال 2030 ساخت. شرکت ژاپنی قصد دارد برای ساخت این سازه‌های بزرگ از چاپگرهای سه‌بعدی صنعتی استفاده کند و در ساخت آن‌ها به جای موادی مانند بتن از رزین بهره ببرد.قطر هر کره 500 متر اعلام شده و دارای هتل، نواحی مسکونی و فضاهای تجاری خواهد بود. هر یک از این کره‌ها ضدآب خواهد بود و تمامی سازه‌ها می‌توانند کاملا زیر آب شناور شده یا این که بخشی از آن‌ها از اقیانوس بیرون باشد.شرکت ژاپنی به همراه بسیاری از سازمان‌های دیگر حدود دو سال را به طراحی این پروژه پرداخته است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ آذر ۹۳ ، ۱۴:۴۱
مهدی رضایی